پروردگار، روح کلی - نشاما (neshama) را آفرید تا او را از نور لبریز کند. در واقع روح کلی تنها آفریده پروردگار است که با یکدیگر در یک بُِِعد یعنی بُعد روحانی قرار دارند. به علت فراوانی نور، میل به دریافت بیشتر و کمبود گنجایش، روح کلی در هم شکست و به قطعات کوچک – نشاما های شخصی - تبدیل گردید.
این نشاما ها از عالم روحانی با ترتیب بخصوصی در درون جسم مادی نزول می کنند و به صورت دوره ای، هر بار وارد به جسم تازه ای می شوند و به عالم ما می رسند. می توان گفت که اجسام تقریبأ تغییری نمی کنند، ولی انواع نشاما هایی که به درون اجسام نزول می کنند هر بار تغییر می کنند، که به صورت تکامل و پیشرفت نسل ها بنظر می رسد.صورت خارجی هر دوره یا نسل، شبیه نسل های قبلی است و تفاوت بینشان در آنست که هر بار این نشاماها با تجربه بیشتری که در دوران و نسلهای قبل کسب کرده اند و قوای تازه ای که هنگام سکون در عالم روحانی بدست آورده اند نزول می کنند. آنچه را که نشاما در گردش قبلی می آموزد در گردش آینده قسمتی از طبع و رفتار انسان می شود و در نتیجه در هر گردش انسان فهمیده تر و پیشرفته تر به دنیا می آید. و به این دلیل فرزندان ما از ما با هوش تر و پیشرفته تر هستند.
هر دوره دارای خواسته ها و اهداف دیگری است که باعث تحولات و پیشرفتی که مشخص آن دوره است می شود. حتی نسلی که هنوز مایل به درک واقعیت حقیقی نمی شود و به آشنائی با الهیت نمی رسد، با روبرو شدن با سختی های جهان مادی، قدمی به سوی درک حقیقت و رسیدن به روحانیت در آینده پیش می گذارد.
به دلیل آنکه در طول تاریخ حیاتِمان در زمین، نشاما های مختلفی به جهان ما نزول می کنند، بنابراین آنها هر بار نیاز به راهنمائی مخصوص خود دارند، راهنمایی مطابق نوع نشاماها در آن زمان خاص. بنابراین درهرنسل افراد بخصوصی، انسان های آن دوره را به سوی روحانیت هدایت می کنند و کتابهایی می نویسند و گروه آموزشی بوجود می آورند تا روش درک واقعیت حقیقی را که مناسب آن دوره است به آنها بیاموزند.
در پیش گفتار کتاب "زوهر" بعل هسولام توضیح می دهد که در طول شش هزار سال، نشاما ها به عالم ما نزول می کنند و هر بار نوع نشاما پست تر و خشن تر می شود.
در هر نسل نشاما ها نیاز به نوع اصلاح (تیکون tikoon) دیگری دارند. در آغاز، در دو هزار سال اول، نشاما ها بسیار پاک و طاهر بودند تا حدی که بودنشان در این عالم، برای رسیدن به تیکون و روحانیت کافی بود.اما در سال های بعد از آن، برای رسیدن به تیکون و روحانیت نشاما نیاز به راهنمایی و انجام اعمال بخصوصی دارد.
تعداد نشاما محدود است (600.000 نشامای اصلی که هر بار در اجسام بیشتری نزول می کنند) و همان نشاما ها هر بار بر می گردند و بسوی تیکون قدمی پیش می گذارند. منظور از پستی و خشونت یا طهارت نشاما میزان احتیاج نشاما به تیکون است. هر قدر که نشاما نیاز بیشتری به تیکون داشته باشد "خشن" خوانده می شود. بنابراین در هر گردش نشاما خشن تر شده و احتیاج به تیکون بزرگتری دارد.
در قرن شانزدهم "آری مقدس" بشارت داد که از آن زمان به بعد هر بشری گرفته از مردان و زنان، جوانان و پیران و ملت های جهان به طور کلی می توانند و حتی واجب است که به حکمت کبالا رجوع کنند، زیرا به زمانی رسیده ایم که نشاما هائی که به این دنیا نزول می کنند به پیشرفت کافی رسیده اند تا بتوانند با شیوه مخصوص کبالا به واقعیت حقیقی و الهیت پی ببرند و تیکون خود را کامل نمایند تا آنچه را که نشاما احتیاج دارد به دست بیاورد.
درک حقیقت و واقعیت فقط بستگی به این موضوع دارد که بشریت قوانین جهان را کشف کند و به این صورت زجر و درد را به پایان برساند. در واقع اگر پی ببریم چگونه طبیعت بروی ما اثر می گذارد و تا چه اندازه ما تحت تأثیر آن قرار داریم، هرگز صدمه به آن نخواهیم زد و بصورت صحیح رفتار خواهیم کرد و به این نحو همبستگی و هماهنگی و هارمونی بین ما و جهان واقعی که برایمان آشکار خواهد شد بوجود خواهد آمد.
ولی فعلأ ما هر چه که هست ویران می کنیم و پس از آن متوجه اشتباه خود می شویم. در واقع هر آنچه انسان کشف یا اختراع می کند، از آن استفاده منفی کرده و به این نحو دنیا را به سوی نابودی می کشاند. به این دلیل انسان بیشتر و بیشتر احساس می کند که به کوره راه رسیده و هر بار سختی و مشقت بیشتر و بیشتر می شود. علت این رنجها و مشقات آن است تا که انسان به نیاز خود برای رسیدن به روحانیت پی ببرد و درک کند که هیچ چاره ای بغیر از آشنائی با عوالم روحانی که او بخشی از آنهاست ندارد.
کلیه نشاما ها قسمتهائی از نشامای "حضرت آدم" هستند. البته ما نباید "آدم" را مثل آدمی که ما میشناسیم تصور کنیم. این واژه برای تشریح واقعییت روحانی و درونی است که "آدم" نامیده می شود و اجزای آن در جهان ما صورت جسم بخود می گیرند و رابطه ای بین جسم و روح یا نشاما بوجود می آورند.
ارتباط بین جسم و نشاما با یکدیگر، به اصلاح (تیکون) نشاما کمک می کند. انسان "نشاما" خوانده می شود و نه جسم او. جسم انسان را می توان عوض کرد، همانطور که اکنون اعضاء را پیوند میزنند. ارزش جسم در آن است که به نشاما امکان می دهد تا در درونش عمل کند.
نشاما با نزول به این دنیا و برخورد با مشقات، تجربیاتی کسب می کند که "طریق زجر" خوانده می شود. این تجربیات باعث گسترش و پیشرفت نشاما می گردد. نشاما در هر گردش، با انگیزه داخلی بیشتر و نا خود آگاه برای کسب جواب در باره وجود انسان در جهان مادی و سرچشمه ریشه خود به این دنیا برمی گردد. سوال هائی مانند: "من کیستم?"، "من چه هستم?"، "برای چه من زنده هستم?" و غیره.
بنا بر این اصل، درجه پیشرفت نشاما ها متفاوت است. بعضی از آنها به حدی انگیزه و اصرار پر شگرف برای درک حقیقت دارند که نمی توانند خود را در چهار چوب این دنیا نگه دارند. اگر آنها بتوانند کتابها و راهنمائی صحیح را بدست آورند، به درک عالم روحانی خواهند رسید.
دلیل گردش های نشاما ها، تیکون است. با نزول در جسم، نشاما ها رتبه خودشان را 620 برابر از نقطه اولیه آفرینش ترقی می دهند. ترتیب مراحل نزول در جسم، از آسان به سخت انجام می گیرد.
نشامای "آدم" شامل اجزاء مختلف و خواسته های مختلف است - امیال یا خواسته های ساده و خواسته های سنگین - بنا بر میزان سطح خود خواهی (Ego) و بی رحمی و ستمگریشان. آنها از سبک به سنگین یا از پاک به خشن به دنیای ما وارد می شوند به این جهت نوع تیکون آنها مختلف است.
همانطور که پیشتر گفته شد، در نسل های کهن، بودن در جسم مادی، برای رسیدن به روحانیت کافی بود. پس از آن، انجام دستورات باعث کسب روحانیت گردید و اکنون، در زمان ما، تیکون جهان و انسان بستگی به اصلاح درونی دارد. پس از اصلاح خواسته های ساده، آنها به اصلاح خواسته های سنگین تر و سخت تر کمک خواهند کرد.
نشاما فقط یک درخواست دارد: بازگشت به ریشه خود، در حین بودن در درون جسم مادی. جسم – میل به دریافت – باعث می شود که نشاما هر بار به دنیای ما برگردد و انسان در ذهن خود می خواهد که بنا به خواست نشاما، بالا برود. این دوگانگی و مشقات باعث می شوند که انسان 620 برابر ترقی کند.
هر نشاما می خواهد که به سرچشمه خود و به مرحلۀ قبل از نزول در جسم مادی برگردد. اگر نشاما موفق به انجام مأموریت خود نشود، بار دیگر قوی تر، موفق تر و شایسته تر برای تیکون به این دنیا، دنیای مادی، برمی گردد.
جمع آوری تجربیات و زجر، باعث می شوند که نشاما قوی تر و موفق تر گردد. در جسم مادی، نشاما هر بار خواسته های خودخواهانه ای بدست می آورد و کمتر به دیگران و اطرافیان اهمیت می دهد و فقط در فکر خود و اقناع خواسته هایش می شود، تا جایی که می خواهد هر چه هست را تصرف کند.
بعضی مواقع ما تصور می کنیم که برای موفقیت در گردش آینده، باید خواسته ها و امیال خود را باطل کنیم و به کم خوردن و کمی خوابیدن اکتفا کنیم. ولی در حقیقت این موضوع کاملأ بر عکس است، زیرا بار آینده ما خودخواه تر و ستمگر تر و با لجاجت بیشتر برای بدست آوردن خواسته های خود به جهان خواهیم آمد.
خواست قدرت الهی آن است که ما از لذات روحانی سرشار گردیم و به کامل ترین رتبه روحانیت برسیم و برای این منظور ما باید میل و ظرفیت عظیمی داشته باشیم. تنها با خواست فراوان و اصلاح شده، انسان می تواند عالم روحانی را درک و کسب کند و در آن با تمام قدرتش فعال باشد.
هنگامی خواسته انسان "اصلاح شده" نامیده می شود که انسان از آن برای بشر دوستی استفاده کند، یعنی کاملا طبع خود را از خود خواهی به بشر دوستی تغییر دهد. این صفت بطور طبیعی در ما وجود ندارد و فقط با آموزش صحیح حکمت کبالا و نوری که از آن دریافت می شود این طبع را کسب می کنیم.
می توان گفت که گسترش و پیشرفت میل به دریافت، مانند هرمی است: در پائین ترین نقطه، نشاما های بسیار زیادی با میل به دریافت بسیار کم قرار دارند. آنها بسیار زمینی هستند و فقط به زندگی راحت و امیال سایر جانداران: تغذیه، خواب و تولید نسل اکتفا می کنند. مرحله دوم این هرم نشاما هائی که کمی بیشتر ترقی کرده اند آنهائی هستند که گرایششان بدست آوردن ثروت است، کسانی که حاضرند تمام عمر و زندگی خود را صرف بدست آوردن پول نمایند و ثروتمند خوانده شوند.
مرحله بعدی این هرم آنهائی هستند که برای تسلط بر دیگران حاضرند هر عملی را انجام دهند و صاحب قدرت شوند. پس از آن عده کمتری هستند که میل به دانش دارند، دانشمندانی که تمام عمر غرق آموزش و اکتشاف هستند و غیر از آن به چیز دیگری فکر نمی کنند.
بزرگترین خواست که در تعداد کمی شعله ور است، میل به کسب عالم روحانیست و آنها در رأس هرم قرار دارند. همه چیز بصورت هرم ساخته شده. حتی در خواسته های درونی انسان نیز، این هرم موجود است و او باید از تمام قدرت خود را برای بدست آوردن و رسیدن به بالا ترین نقطه این هرم استفاده کند. با آموزش صحیح می توان به آن رسید.
اگر در هنگام آموزش واقعأ در فکر خود مشتاق روحانیت باشیم، نور احاطه کننده یا (or makif) که در اطراف نشاما قرار دارد، همان عالم روحانی که از چشم ما ناپدید است، بسوی دانش آموز مشتاق به نزدیک شدن به روحانیت، شروع به تابش می کند و باعث می شود که اشتیاق او به روحانیت افزایش یابد. در چنین موقعیتی اهمیت آموزش و مربی و گروه آموزش کاملأ احساس می شود.
تغییر تازه و جدید در آنست که در نشاما هائی که در زمان کنونی نزول می کنند، میل آشکاری برای کسب کامل روحانیت و درک الوهیت وجود دارد. البته آنها از امیال این دنیا صرف نظر نمی کنند ولی می خواهند عالم ماوراء این دنیا را بدست آورند و آن را در مرحله بالاتری قرار می دهند. حتی افراد معمولی نیز کمبود روحانیت را احساس می کنند.
باوجودیکه این "روحانیت" فعلأ بصورت انواع اعمال جادو در گروه های گوناگون بیان می شود، ولی بهرحال این نیز خودش آغاز جستجوی واقعییت حقیقی است. اگر در نسل کنونی، این خواست بزرگ در درون نشاما بیشتر و بیشتر شود، روش آموزش کامل تر خواهد شد تا مناسب نشاماهایی که در نسل آینده نزول خواهند کرد؛ گردد.
از سال 1995 عصری جدید در پیشرفت روحانیت آغاز گشته و میل به روحانیت در نشاما هایی که به دنیای ما نزول می کنند بسیار قوی و حقیقی است. جهت این خواست، رسیدن به حقیقت است و بس. امروزه آموختن حکمت کبالا بصورت گذشته بسیار دشوار است. زیرا اکنون انسان می خواهد که در باره خود تحقیق کند و خود را بشناسد و از خود می پرسد: "من کیستم? ارتباط من با روحانیت چیست?". او می خواهد که بیشتر در باره احساساتش صحبت شود تا خود را بیشتر بشناسد. بنابراین روش آموزش کبالا تغییر کرده و دائمأ روش بهتری ظاهر می شود.
آموزش و آشنائی با حقیقت، ما را بسوی موقعیت تازه ای خواهد آورد، موقعیتی که در آن با خواست شخصی خود و فهم و درک هدف و سرنوشت ، نه به تنهایی بلکه با تمام بشریت شروع به عمل نماییم.
سئوال: آیا این نزول نشاما همان 10 سفیروت درخت است؟
جواب: بله. نشاما شامل 10 سفیرا (در جمع سفیروت) است که برای صعود هر بار قسمتی از آن را اصلاح می کند.
سئوال: آیا کمبود گنجایش یک نقص برای پروردگار نیست؟
جواب: این نقص پروردگار نیست بلکه خواست او برای بزرگ کردن نشاما و با میل شخصی نشاما. اگر نشاما دائما در نور بود و آن را از دست نمی داد احساس نور را از دست می داد. مثل آنکه کسی که همیشه سیر است اشتیاقی به غذا نخواهد داشت. ولی هنگامیکه انسان گرسنگی را حس می کند از غذا لذت فراوان می برد. هنگامیکه نشاما اصلاح می شود بخاطر از دست دادن نور در قبل و با بدست آوردن دو باره آن، بزرگترین لذت را احساس خواهد کرد.
سئوال: اگر می شود توضیح بیشتری از این هرم بدهید.
جواب: بطور کلی هرم را می توان چهار یا پنج قسمت کرد. کوچکترین قسمت هرم، رأس آن، همیشه با ارزش ترین است و هر چقدر که پائین میرویم از ارزش آن کاسته می شود و تعداد افزوده میشود. مثلأ اگر خواسته های انسان را در این هرم قرار دهید همانطور که گفته شد در رأس آن افراد روحانی هستند. نمونه اول:
(5) میل به روحانیت
(4) میل به دانش
(3) میل به احترام و تسلط
(2) میل به ثروت
(1)در پائین ترین قسمت هرم افرادی هستند که فقط خواسته های حیاتی دارند مانند خوردن خوابیدن و تولید نسل. بیشتر مردم جهان.
نمونه دوم از پائین به بالا: در عوالم روحانی:
(5) انسان روحانی عولام آدم کدمون (olam adam kadmon)
(4) انسان معمولی اتصیلوت (atsilut)
(3) حیوانات یتصیرا (yetsira)
(2) گیاهان – که تعدادشان بسیار کمتر از جامد است بریا (briya)
(1)جامد – شامل تمام کهکشانها و اجسام جهان. عسیا (a'ssia)
سئوال: کلا چند درجه است نشاما باید ترقی کند و این اعداد دقیق از کجا آمده؟
جواب: نشاما شامل 10 سفیروت است.بالا ترین سفیرا "کتر" (keter) نامیده می شود که جمع کلی لغتهای آن به زبان عبری 620 است و این درجه ای است که نشاما باید به آن برسد و برای آن باید 125 مرحله را طی کند که آنها هم به سفیروت ارتباط دارند.
ک = 20
ت = 400
ر = 200
620