Kabbalah.info - Kabbalah Education and Research Institute

در روحانیت اجبار وجود ندارد

ej_bar
  • آیا ترقی و پیشرفت در روحانیت مستلزم به "اکتفا به اندک" است؟
  • چرا در کبالا واژه های "منع" و "اجبار" گفته نمی شود؟
  • دلیل پناه بردن به مواد مخدر چیست؟
  • اصلاح روح ( tikoon) ما از کجا شروع می شود؟

آیا در روحانیت باید لذت بردن از حواس پنجگانه را به حد اقل کاهش داد و به کمی خوردن و نفس کشیدن اکتفا کرد و تنها از حس ششم استفاده نمود؟

کاملأ برعکس. هیچ چیز در دنیا بدون دلیل نیست. هر چه از عرش والا به دنیای ما رسیده برای استفاده ولذت بردن از آن به وجود آمده. با به دست آوردن روحانیت لذت ما از دنیای مادی بیشتر وبیشتر میشود.

شاید این باعث تعجب بشود، ولیکن کبالیستها این موضوع را در کتابهای خود بصورت دقیق توضیح داده اند. حکمت کبالا هیچ موضوعی را نهفته و پوشانده باقی نمی گذارد. کبالا نمی گوید که خواسته های خود را در درون خود خاموش کنیم، بلکه از هر چه که در اختیار داریم تا جائی که امکان دارد استفاده کنیم و لذت کامل ببریم. در حقیقت این حکمتِ "قبالا" همان "قبول" کردن یا "گرفتن" و "پذیرفتن" است و به این آسانی و سادگی که ما تصور می کنیم نیست.

با آموزش حکمت کبالا ما شروع به گشایش روح خود - سرچشمه لذت بی انتها می کنیم. با ظرفیت اندک ما نمی توانیم نور عظیمی را که پروردگار به ما عطاء میکند در خود بگنجانیم. کبالیست نور بی انتها را کسب کرده و در آن زندگی می کند. نیاز کم و طلب نکردن باعث دریافت اندک می شود. بنابراین قبل از هرچیز ما می آموزیم چگونه توانایی بدست آوردن را گسترش دهیم و به حداقل اکتفا نکنیم.

کسی که شروع به آموزش حکمت کبالا میکند نباید خود را در محدودیت قرار دهد، زیرا محدودیت باعث کسب روحانیت نمیشود. بلکه او باید مانند سایرین زندگی عادی و معمولی و تا جائی که امکان دارد راحت و معتدل داشته باشد و کلیه وظایف خود را انجام دهد. وظایفی مانند دفاع از وطن، کسب تحصیلات، اشتغال به کار و برپاکردن چهارچوب خانواده. زندگی معمولی بدون هیچ محدودیت. زیرا طهارت و تقدس از طریق خود داری از لذات زندگی حاصل نمی شود.

بطور کلی ما با دو روش با جهان برخورد می کنیم: روش اول طریق قوانین و ارزش های تربیتی خشک و محدود کننده، اجبار، تهدید، سرزنش و نکوهش است، و روش دوم پیشرفت درونی و باطنی. روش اول باعث ترقی روحانی انسان نمی شود، بلکه بوسیله آن عده ای برسایرین تسلط یافته و به این صورت آنها را رهبری می کنند. این روش تا چند سال اخیر که هنوز انسان نیاز به پیشرفت درونی نداشت عملی و ملزوم بود. برای رهایی یافتن از این محدودیات و اجبار عده بسیاری شروع به استفاده از مواد مخدر کردند.

اما اکنون ما به دوره ای رسیده ایم که دیگر این روش عملی نیست، دوره ای که ژن روحانی، نقطه روحانی قلب ما شروع به بیدار شدن می کند و ما را بسوی عالم های روحانی و گشودن حس ششم و تماس با روح خود هدایت می نماید. کبالا ما را محدود نمی کند، زیرا "در روحانیت اجبار وجود ندارد"، بلکه همانطور که قبلاً گفته شد، به ما توصیه میکند که از هر چه پروردگار به ما عطا کرده لذت برده  و از این طریق  پی ببریم که "روحانیت در واقع گرانبها تر از هر ثروت و لذت مادی است".

قوانین خشک راهی به دنیای روحانی برای ما نمی گشایند، در حالیکه حکمت کبالا بدون آنکه انسان را در محدودیت واجبار قرار دهد طریقی به انسان می آموزد که بر زندگی مادی او نیز اثر مثبت می گذارد. هنگامیکه که ما شروع به احساس واقعیت از طریق حس ششم می کنیم، حواس پنجگانه خود را بررسی می کنیم  وپی می بریم که دنیای مادی دنیای حقیقی نیست بلکه دنیای وهم و تصورات است.

در واقع حس ششم شامل پنج مجرا، پنج سفیروت اصلی روح برتر- نشاما، و متقابل با حس پنجگانه جهان مادی است:

"کِتِر" - "keter" – تاج - نوری که از آن احساس می شود: "yehida"،

"حُخما" - "hokhma" – حکمت - نوری که از آن احساس می شود: "haya"،

"بینا" - "bina" - بصیرت - نوری که از آن احساس می شود: "neshama"،

"زِعیر انپین" - "ze'ir anpin" - صورت کوچک یا "تیفِرت" - "tiferet" - شکوه یا فخر - نوری که از آن احساس می شود: "روح" - "rooah"،

"ملخوت" - "malkhoot" - ملکیت یا سلطنت - نوری که از آن احساس می شود: "نِفِش" - "nefesh".

آنها مانند حواس جسمی ما حس بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه خوانده می شوند. ولی کلیه این پنج حواس روحانی یک حس حساب میشوند، زیرا ما آنها را مجموعأ بدست می آوریم.

در دنیای مادی انسان می تواند با فقدان یک یا چندی از این حواس متولد شده و زندگی کند، لیکن در روحانیت این غیر ممکن است. انسان باید دارای کلیه این حواس روحانی شود زیرا ترکیب آنها با یکدیگر تصویر کاملی از جهان روحانی در درونش ایجاد میکند.

هر چه را که بشریت از آغاز وجود این جهان تا کنون طی کرده بی دلیل نبوده. در ابتدا انسان عمر خود را بدون هیچ احساس و نیاز به روحانیت طی میکند. برای مثال چوپانی که در دهکده ای زندگی می کرد اجداد او نیز در نسل های قبل چوپان بودند و این شغل از پدر به پسر و نوه ها و نسل های آینده میرسید و هیچ تغییر بخصوصی در تمام این دوره ها بچشم نمی خورد.

اکنون این سوال پیش می آید: "آیا این چرخشهای روح و وجود قبلی ما در جهان بی جهت بوده اند"؟

وجود هیچ موجودی در این جهان بیهوده و بی جهت نیست. تمام این موارد براصل رشیموهای شخصی و کلی صورت می گیرند. هر رشیمو شامل تمام سفیروت (سفیرا ها) است و آنها با همدیگر تصویر کاملی از آغاز تا پایان را ایجاد می کنند که ما در آن نقش و قسمتی داریم و باید آن را اجراء کنیم. بنابراین تمام دوره های زندگی ما و چرخشهای روح اتفاقی نبوده است و نباید هیچ نقشی را تحقیر کرد.

بعل هسولام توضیح می دهد که حتی وجود حشره کوچکی در دور ترین نقطه جهان ضروری است، زیرا او با وجود خود قسمت کوچکی از خواست کلی هستی را تکمیل می کند. خواست کلی، رسیدن بشر به روحانیت و پیوند او با پرورگار است. پس از طی تمام مراحل از آغاز وجود جهان ما به مرحله ای می رسیم که تجربه کاملی از تمام چرخش های روح در درون خود کسب میکنیم و آمادگی کامل برای برآوردن خواست الهی داریم. در این نقطه اصلاح روح ما (tikoon) با آموزش حکمت کبالا شروع میشود.

 

آخرین انتشارات

book_10

از پراکندگی تا هماهنگی
- خواندن کتاب
- خرید کتاب

آموزش رایگان کبالا به زبان انگلیسی