پاسخ: کاملاً حق باشماست، تمام آفرینش، بازی آفریدگار با آفریده خویش است. ما با برنامه ای کاملاً برعکس پروردگار آفریده شده ایم تا با وجود اینکه مخلوق هستیم، در حالی که با او متفاوتیم، او را شناخته و نظیر او شویم، به او شباهت پیدا کرده و همانند او شویم، بدون آنکه به او جذب یا با او آمیخته شویم، انسان و مخلوق باقی بمانیم ولی با صفات آفریدگار یعنی صفات بخشش و عشق.
نباید راه خود را به دیگران تحمیل کرد!
پرسش: آیا با آموزش حکمت کبالا و جلب نور الهی مرد می تواند "نقطه قلب" همسرش را که گرایشی به آموزش این حکمت ندارد بیدار کند؟ به دلیل آن که در روحانیت اجبار وجود ندارد، آیا باید از درخواست صمیمانه و عمق قلب برای رو آوردن وی به کبالا امتناع کنم؟
پاسخ: شما فقط باید از خودتان بخواهید که در روحانیت ترقی کنید و این مسئله که آموزش شما چگونه آن بروی همسرتان اثر خواهد گذاشت بستگی به شما ندارد زیرا این موضوع مرتبط به نوع روح و صورت و زمان اصلاح آن روح است.
پرسش: همسر من ناگهان به صورت بسیار متعصبی به دین روی آورده است. به نظر من دلیل این موضوع نوعی فرار کردن او از واقعیت سخت زندگی است. سعی کردم او راضی کنم که با همدیگر به کبالا رجوع کنیم ولی او به هیچ وجه مایل به آموزش این حکمت نیست. احساس می کنم که چاره ای ندارم و این موضوع باعث رنج و دلگیری من شده است.
پاسخ: مردم در گذرگاه یابش حقیقت و معنای واقعی زندگی هستند و در چنین موقعیتی هر کس بنا بر نوع روحش، روش های گوناگونی را تجربه می کند. بنابراین توصیه می کنم که به هیچ وجه راه روحانی خود را به دیگری تحمیل نکنید زیرا در روحانیت اجبار وجود ندارد. این بهترین عملی است که می توانید انجام دهید.
هیچ چیز بیهوده آفریده نشده است!
پرسش: درسالهای اخیر مخابرات و وسائل ارتباط جمعی درافکار مردم تاثیر بسیاری گذاشته است. تراکم و حجم اطلاعات به حدی است که انسان از درک و هضم آن، گاه عاجز مانده و آنها به نظر بیمار گونه و ناصحیح جلوه می نماید.
پاسخ: تنها آموزش و تربیت می تواند جوابگوی این مسئله باشد. ما همگی مجبوریم در واقعیت کنونی عمل کنیم ولی بدون آن که سعی به تغییر دادن آن را داشته باشیم بلکه باید خود انسان را اصلاح کنیم.
طبق علم کبالا، برای مثال اگر امکان داشت با اضافه کردن یک قرص در آب نوشیدنی سراسری شهر، قادر به باز کردن افکار انسان ها شویم، و از اگوایسم آنها جلوگیری نموده و همه را به افرادی نیکوکار تبدیل کنیم، حتی دراین جا نیز انجام این کار ممنوع خواهد بود. زیرا اصلاح انسان می بایست با "آگاهی" و شناخت صورت گیرد.
می بایست در انسان بتدریج ، مهم بودن و ضرورت مسئله "اصلاح صفات" را کاشت. انسان شخصا می بایست به این نتیجه برسد و معنای اگوایسم و آنچه از آن حاصل می گردد را کشف و درک نماید.
طبیعت، درک و کشف صفات را بما فرا می دهد. طبیعت از روی عمد، صفات منفی و متناقض با خود را در ما کاشته است، تا در این وضعیت متنافض، به ضرورت اصلاح آنها پی ببریم و خود را به مرحله والاتری برسانیم.
مجموعه روح ها
پرسش: چندی پیش متأسفانه پسر چهارده ساله ام را از دست دادم. بنظر شما آیا او فرصتی برای اصلاح (تیکون) خود داشته و موفق به اصلاح شده است؟ اکنون چه بر او می گذرد؟ آیا او در اوج آسمان ها است؟
راو لایتمن: من غم شما را احساس می کنیم و شریک درد شما هستم. ولی ما باید بدانیم که روحی (نشاما) که به این دنیا می رسد وظیفه ای دارد که باید آن را در زمان معینی انجام دهد. ما این موضوع را نمی شناسیم و از مراحلی که روح باید طی کند بی خبریم.
بنابراین انسان اکنون باید هر چه بیشتر سعی فراوانی برای نزدیک شدن به اصلاح به خرج دهد، ولی آنچه بر او می گذرد به او ربطی ندارد زیرا این برنامه ای است که از درون برنامه کلی تمام روح ها، برای هر روح تعیین شده است.
بنابراین هنگامی که کسی دنیا را ترک می کند، ما نمی توانیم بگوییم که شاید می توانست کار دیگری انجام دهد. ما هرگز به گذشته نگاه نمی کنیم و همیشه فقط به پیش می نگریم. روحی که برای اصلاح خود به این دنیا می آید تا جایی که در این دنیا شرکت کرده و تا جایی که خود را در داخل این دنیا نموده به "مجموعه روح ها" بر می گردد و این به ما ارتباطی ندارد که چه وقت باید این عمل را انجام دهد.
دنیای ما رویهمرفته دنیای دلایل و نتایج است و وقایع آن، به وسیله قوایی که از جهان والا به دنیای ما فرود می آیند نوشته و معین شده اند. بنابراین باید به هر چه پیش می آید، به صورت واقعه ای که باید رخ دهد بنگریم و بدانیم که آن انسان اکنون زندگیش را در این تناسخ به پایان رسانده است و هرگز چیزی نمی توانست سرنوشت او را تغییر دهد. ما باید به فکر کسانی که اکنون در این دنیا زندگی می کنند بوده و نگران اصلاح آنها باشیم.
پرسش: منظور شما از "مجموعه روح ها" چیست؟
راو لایتمن: مجموعه روح ها جاییست که همۀ ما با هم در سیستم آدم اول هستیم و همه با هم به صورت "یک پیکر با یک قلب" به هم پیوسته متصلیم. این پیوند بین ما، "شخینا" نام دارد که مانند ظرفی است که در آن نور الهی که "شوخن" یا "آفریدگار" خوانده می شود پدیدار می گردد.
پرسش: شما گفتید که روحی که وظیفه اش را به پایان رسانده است به "مجموعه روح ها" بر می گردد. این مجموعه کجاست؟
راو لایتمن: همین جا! برای عالم روحانی، مکان معنایی ندارد بلکه روحانیت، احساس و نیرو است. اگر ما نیز در درونمان صفت عشق و محبتی مانند آنچه که در این سیستم وجود دارد ایجاد کنیم احساس خواهیم کرد که همگی شامل این سیستم هستیم و برای احساس کردن آن نباید بمیریم تا بتوانیم شامل آن شویم، بلکه بدون مرگ، می توانیم در حینی که در عالم مادی زندگی می کنیم در عالم روحانی باشیم. و به این دلیل حکمت کبالا اکنون به کمک ما آمده و این فرصت را به ما می دهد.