راو لایتمن: ما اکنون در دنیایی زندگی می کنیم که کاملا از قدرت الهی دور گشته و صفت خودپرستی و اگوایزم بر دنیا مستلط شده است بنابراین ستمگران وظالمان که خودخواه ترین افراد بشر هستند حکومت می کنند. اگر ما خود راتغییر ندهیم این سختی ها هر لحظه بیشتر و بیشتر خواهند شد. در اینجا حکمت کبالا به کمک ما می آید تا با آموزش آن و جلب نور الهی خود را اصلاح کنیم و دنیای دیگری داشته باشیم دنیایی که با نیکی و نیکوکاری اداره می شود.
دارا و فقیر
پرسش: آیا از دید بزرگان علم کبالا (کبالیست ها)، ثروتمندان دارای ریشه روحانی یا روح (نشاما) بخصوصی هستند؟ چرا مردمانی ثروتمند و در ناز و نعمت در جهان دیده می شوند، درجائی که مردمانی را می بینیم که برای اداره امور زندگی خویش همواره در حال جدال هستند؟ آیا ثروتمندان در این جهان یا در عالم روحانی، وظائف بخصوصی دارند؟ زیرا همواره دیده می شود که بسیاری از آنها به دیگران کمک مالی می کنند و اعانه می پردازند.
راو لایتمن: پرداختن یا نپرداختن اعانه در اینجا مهم نیست، حتی نمی شود ادعا کرد که آنها بذل و بخشش می کنند، بلکه به آنها فشارهائی وارد می شود که به دیگران اعانه بپردازند. در حقیقت تفاوت بین روح ها و فرق بین انسانها در این جهان، به دلیل آن است که همه از روح کلی سرچشمه می گیرد. از دنیای بی پایان، از طریق پنج دنیای روحانی، روح ها به این دنیا نزول می کنند. در این جهان این ارواح تقسیم گردیده و از یکدیگر دور می شوند، و تمام این مراتب از الوهیت صورت گرفته و رخ می دهد.
این جهان، دنیای نتایج است، بنابراین کسی که ثروتمند یا فقیر است، همه از عالم اعلا در او ریشه گذاری شده است. همان گونه که نوشته شده است: خداوند در هر "نطفه" نظر افکنده و می گوید، "این نطفه در عاقبت آدمی قوی یا ضعیف، احمق یا عاقل، ثروتمند یا فقیر خواهد بود ولیکن بدکار بودن یا پرهیزگار بودن او را معین نمی کند"، زیرا که ساخت این صفات در دست خود انسان است.
بدین معنا که این دیگر بستگی به انسان دارد که چگونه از آنچه که در او نهاده شده است استفاده و بهره برداری کند. البته در موارد دیگر نیز ما در آن دخالتی نداشته و آنها از ریشه روح ما به ما رسیده اند و بنا بر ریشه روحانی، من می بایست در خانواده بخصوصی، طبق شرایط و صفات خاصی، زاده می شدم. همه چیز از پیش تعیین شده است، بجز دسترسی به هدف روحانی، که آنرا باید من در زندگی خود در این جهان کسب نمایم.
انسان ثروتمند یا فقیر در این دنیا تکلیف و مأموریت خاصی دارد، ولی مسئله دادن یا ندادن اعانه در این جهان نیست بلکه مسئله، کسب ریشه روحانیت خود، در این جهان است.
شناخت خود از طریق کبالا
پرسش: من نمی دانم آیا خدای متعالی که عطا کننده است وجود دارد. من می توانم دراین مورد مدت مدیدی مطالعه کنم ولی نمی توانم به این صورت آن را احساس کنم. آیا هر پدیده ای که برایم رخ می دهد را باید به آنکه چگونه خود را پاک و طاهر سازم ربط بدهم، در حالی که من احساس نمی کنم که این دلیل وقوع آن است؟ منظور من این است که آیا هر آنچه که برای من رخ می دهد را می بایست به خدای یکتا ارتباط دهم، بدون ربط به این مسئله که آیا من چنین احساس و ایمانی دارم یا نه؟ آیا باید فکر کنم که دلیل اعمال آفریدگار مهم نیست، بلکه از نظر من، من می خواهم به سادگی همه چیز را به هدف ارتباط دهم؟
راو لایتمن: ترتیب این موضوع ساده است، باید همه چیز را به فراموشی بسپارید. علم کبالا، علمی طبیعی است. حالا سئوال در این است که طبیعی به چه معنا است؟ انسان برای پیشرفت روحانی به علوم نیازی ندارد، همانگونه که شما می دانید نان و آب و تختخواب و خواب و خوراک و آفتاب و ماه و هوا چیست، و همانگونه که بدن شما طبیعت خود را می شناسد، بدینگونه ما می بایست بدون دانش و بدون هر گونه بحث و تفسیر، بلکه به صورت کاملا ساده ای به طبیعت روحانی رجوع نمائیم.
برای فهم این نکته شما احتیاجی به هیچ اثبات و اطلاعاتی ندارید، تنها باید بدانید که چگونه هر چه بیشتر و بیشتر خود را درک کنید. به چه وسیله ای؟ به وسیله مطالعه کتابهای کبالا، ولی نه برای این که از طریق خواندن این کتابها دانا تر شوید، بلکه به دلیل آن که شما در این کتاب ها در باره وضع روحانی پیشرفته خود مطالعه می کنید، بنابراین از طریق این موقعیت های روحانی پیشرفته و والاتر نوری به موقعیت فعلی و کنونی شما تابیده می شود و در نتیجه، بدون دانستن هیچ علمی، بصورت ساده ای شروع به درک تمام مسائل کرده و بیشتر و بیشتر می فهمید در زندگی شما چه می گذرد.
رسیدن به این سلسله مراحل احتیاج به زمان دارد، گاهی احساس ابهام و کدری در درک و احساس پیش می آید، و پس از مدتی دوباره همه چیز روشن می گردد. و این مراحلی است که باید گذراند، ولیکن می بایست بصورت طبیعی طی شده و برای انسان مطلوب باشد، زیرا در این مسیر شما در باره خودتان مطالعه می کنید، و در تمام این کتابها سخن از "شما" است. بنابراین شما احتیاجی به شنیدن جملاتی چون "ایمان بالای منطق" و غیره نداشته و بدنبال آنها نمی روید زیرا این جملات چیزی به شما اضافه نمی کند، اگر بگویند "خدای دیگری غیر خدا نیست"، آیا من می فهمم یا می دانم و یا اصلا درک می کنم که در باره چه سخن می گویند؟!
بنابراین از این شعار های زیبا دست بردارید. این شعارها به راستی درست هستند، حقیقتی اعلا و صحیح، ولیکن در حال حاضر آنها نمی توانند کمکی برای ما باشند. این حقایق در نهایت بصورت ساده ای دربرابر ما ظاهر خواهد شد.
علم کبالا چیزی جز رابطه ای طبیعی از انسان درخواست نمی کند. زیرا علم کبالا روح شما را می گشاید و از شما می خواهد که خود را شناخته و اصلاح نمائید و در نهایت در برابر روح اصلاح شده خود قرار گرفته و از طریق آن دارای زندگی جاودانی شوید.