Kabbalah.info - Kabbalah Education and Research Institute

زندگی با بحران

12همگی در واقع یک خانواده هستیم

می توان سال 2008 را در بحران اقتصادی خلاصه نمود. در واقع بحران از ده ها سال پیش شروع شده است و برای نمونه می توانیم بحران در تربیت، آموزش، هنر، خانواده، افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر و بوجود آمدن شغل های نا ملزوم را یاد آوری کنیم.

ما، افراد بشر، به عنوان خودخواهان واقعی، فقط هنگامی که  بحران به صورت اقتصادی بر روی ما اثر گذاشت به آن عکس العمل نشان دادیم. بحران در بین رابطه و رفتار ما آشکار شد، زیرا روابط ما با همدیگر به روابط سراسری و عمومی تبدیل شده است.

امروز ما پی می بریم که همه با هم متصل هستیم و به همدیگر بستگی و احتیاج داریم ولی با وجود این از یکدیگر متنفریم. هنگامی که چنین پدیده ای در خانواده ای روی می دهد زن و شوهر می توانند از یکدیگر طلاق بگیرند، ولی در چنین موقعیتی که همه نیازمند به یکدیگر هستیم چگونه می توانیم کاری انجام دهیم؟ آیا می توانیم از هم جدا شویم؟ و در این جا بحران حقیقی آشکار می شود. آینده ما به یافتن راه حلی برای این بحران بسته است.

سال آینده سالی است که در طول آن پی خواهیم برد که همگی در واقع یک خانواده هستیم. افراد بشر مضرت و بدی صفت اگوایسم و خودخواهی خود را خواهند شناخت، بیدار شده و جهت افکارشان را تغییر خواهند داد و این عمل باعث خواهد شد که همگی ما سختی و بحران را به صورت آسان تری طی کنیم.

همگی احساس خواهیم کرد که طبیعتی که ما را به صورت افرادی خود خواه آفرید است اکنون ما را مجبور می کند که خودمان را تغییر دهیم. با تغییر دادن رفتار متقابل بین همدیگر ما می توانیم با سرعت بیشتری این روزها را طی کرده و عظمت بحران را کاهش دهیم. رنج و سختی و لزوم به بقا، ما را وادار خواهند کرد که دیگران را مانند وجود خودمان دوست داشته باشیم و به این نحو بحران به صلحی که تمام دنیا را نورانی و زیبا می کند تبدیل خواهد شد.

آرزومندم که در سال آینده به این موقعیت کامل و دلخواه برسیم!

راو لایتمن


5اشکال کاپیتالیسم جهانی

مردم هنوز با افکار و تئوریهای قدیمی زندگی می کنند. تا وقتی که از تغییر آنها سرباز دارند و در راه ایجاد رابطه جدید که سر بنا و اساس آن رابطه اقتصادی جدید است قدم ننهند، بحران اقتصادی از بین نخواهد رفت.

در حال حاضر بحران چیزی است برخلاف و متفاوت با اصول جامعه جهانی اصلاح شده، که در آن هر انسان  بر اساس صفت "دیگری را مثل خود  دوست بدار" زندگی می کند، ما همه باید به این اصل نزدیک شویم.

تاخیر در پیشرفت ما بسوی اتصال به طبیعت و واجد شرایط نبودن در اشتراک و یک پارچگی با آن، به صورت "بحران" احساس می شود. این بحران وقتی از بین می رود که ما بسوی ساخت اجتماعی صحیح جلو رفته و قدم برداریم و اشکالات خود را که در واقع عدم هماهنگی ما با صفات آفریدگار است درک کنیم و به سمت وصال و بدست آوردن آنها حرکت نماییم.

اینطور به نظر می رسد که این پیشرفت بشر رویائی بیش نیست ولی در نهایت، طبیعت ازطریق ضربه زدن و فشار، ما را مجبور به قدم گذاشتن در این راه خواهد کرد.

 


7زندگی بدون تجملات

 پرسش: اگر انسان در این زمان مایل باشد اصول "دیگری را بمانند خویش دوست بدار" را رعایت و اجرا کند، احساس خواهد کرد که مانند گوسفندی در بین گرگان رها شده است. چگونه انسان می تواند شریک راهی در این بین پیدا نماید که از او پشتیبانی کند؟

راو لایتمن: چرا باید خودش را بمانند گوسفندی در بین گرگان احساس کند؟ برای مثال، اگر من تجارتی را بنا کنم که براساس سود دهی نباشد، وسعی کنم در این کار تنها مخارج روزمره کار و حقوق کارگران را برداشته و از سود اضافی که در زندگی روزمره هیچ نفعی بحال ما ندارد چشم پوشی کنم، می توانم نرخ قیمت کالا را پائین بیاورم و به مردم کالا را ده ها درصد ارزان تر از نرخ کالای سایر تاجران عرضه نمایم.

تجارت هائی که به این صورت پایه گذاری می شوند و هدف سودگیری ندارند، روز بروز موفق تر می گردند و هیچ لزومی ندارد که خود را بمانند گوسفندی در میان گرگان احساس نمایند. در تجارتی که بنا می کنم زندگی روزمره خود را بصورت عادی اداره کرده و حقوقی مانند حقوق کارگران خود دریافت می کنم.

در این راه، مخارج بازنشستگی، تعطیلات سالیانه، و بیمه را تأمین کرده و هر آنچه در زندگی عادی برای امرار معاش خود لازم دارم تهیه خواهم کرد، تنها بدون تجملات، که احتیاجی هم به آن نداریم. بدین صورت از حساب سود تجارت، به بقیه این امکان را می دهیم که در سطح ما زندگی کنند.

 


6 سود 7 میلیارد بیشتر

پرسش: تعلیم و تربیت طبق روش کبالا چه تفاوتی با روش های دیگر دارد؟

راو لایتمن: روش کبالا بدین گونه روش دیگری است که در انسان برنامه ریزی جدیدی را بنا می کند. ما مجبوریم در روش رفتاری خود سبک و فرم جدیدی ایجاد نمائیم، زیرا بشریت امروزه، در جهان یکپارچۀ جدیدی خود را می یابد و نمی داند در این وضع چگونه می بایست رفتار نماید.

در عصر ما می بایست نمونه های رفتار در جهان یکپارچه را در اختیار انسان قرار داد، نمونه هائی از ارتباط دوجانبه، و روابط متقابل، و درک و ارزش سودی که اعمال او به سیستم کلی می رساند. بدون این نمونه ها، شبکۀ سراسری نمی تواند پایدار بماند. می بایست برای انسان روشن نمود که او نمی تواند آسیبی به پاره ای از سیستم کلی وارد آورد و فکر کند که اتفاقی رخ نداده است، زیرا آسیبی که او بانی آن بوده به خود او باز خواهد گشت.

ضروری است که به بشریت نشان داده شود که حتی کوچکترین عمل بد و نامناسب او آسیبی عظیم در تمام سیستم بعمل خواهد آورد. چه آسیبی می تواند به سیستم جهانی وارد آید؟ برای جواب به این سئوال فرض کنید که شما در کاربرد عضو یا رگی در بدن، اشکالی وارد نموده و ملاحظه کنید که در مجموع، چه چیزی رخ می دهد! فوراً از تمام سیستم بدن عکس العملی دریافت خواهید کرد. از این نوع امثال باید بفهمیم که چگونه می بایست در جهانی که یکپارچه شده است، با یکدیگر رفتار نمائیم.

همبستگی انسان به جامعه چه بصورت مثبت یا منفی، برای او پاداش یا مجازات به ارمغان می آورد که شدت آن بنا بر قدرت جامعه ضرب خواهد شد. در نتیجه نصیب هر کس، سود یا ضرری بزرگ می تواند باشد! اگر جامعه بشری شامل 7 میلیارد انسان است، بنابراین در جواب عملی که شما انجام می دهید، سودی با ضریب 7 میلیارد دریافت می کنید. آیا در دنیا بانکی وجود دارد که سودی 7 میلیارد برابر بیشتر ازآنچه سرمایه گذاری کرده اید به شما پرداخت نماید و آن هم الان و فوری؟ این کار امکان پذیر است!

 


11بحران جهانی

 در آلمان روزنامه های "نازی" به صورت آزاد به فروش می رسد. یکی از ناشران شروع به فروش نسخه های روزنامه هایی از سال های 1930 نمود که در اولین نسخه آن موضوع انتخاب هیتلر به عنوان رهبر و مقاله های یوسف گبلس چاپ و به اطلاع عموم رسانده شد.

نظر راو لایتمن: بر طبق کبالا دو راه برای مقابله در برابر بحران فعلی در دنیا وجود دارد:

     - راه رنج و مشقت – که آن افزایش موج نازی ها در ممالک پیشرفته و ترویج ترور در کشورهای دنیای  سوم است.

     - راه نور یا راه کبالا که آن اصلاح فردی و همانندی و هماهنگی با طبیعت است.

راه رنج و مشقت راه نیست بلکه مدت کوتاهی است برای درک این حقیقت که به بن بست رسیده ایم.  این راه جنگ های جهانی سوم و چهارم را در پی خواهد داشت تا آنجایی که شروع کنیم به درک این موضوع که باید خود را اصلاح کنیم.

 


9پیشگویی، راه حل نیست

Financial Times:  امکان بنای مرکزی تجارتی در پیش بینی و جلوگیری فجایع اقتصادی مورد بررسی قرار می گیرد. در اساس این مرکز سیستم های کامپیوتری آخرین سیستم قرار خواهد گرفت, که قادر به بررسی تمام قیمت های املاک بوده و همچنین  مسائل "داغ شدن اوضاع بازارهای اقتصادی" را مورد تجزیه و تحلیل قرارخواهد داد، یعنی در مواقعی که قیمت املاک بصورت ناخواسته ای در برابر قیمت واقعی ملک بالا برود.

راو لایتمن: مردم هنوز دلیل بحران را نمی دانند که آن رفتار نادرست و اگوئیستی در جهانی کلی و جمعی است, جهانی که همگان به یکدیگر وابستگی دارند. بنابراین مسئله تنها این نیست که درجهان اقتصادی چه می گذرد بلکه ما مجبور به همانندی در جهانی که در آن زندگی می کنیم هستیم.

جهان بیش ازصد سال است که به جهانی واحد و یک پارچه تبدیل گشته است. هفتاد سال قبل بعل هسولام نوشت: "بشریت به یک خانواده تبدیل شده است". همانطور که ما به فرزندان خود می آموزیم که چطور در این جهان زندگی کنند همانطور هم باید بیاموزیم چگونه با شرایط جدید  "وابستگی مطلق بیکدیگر" بسر ببریم.


1_8آینده نزدیک

پرسش: پول رفته رفته قدرتش را از دست می دهد. آیا برای بقای بشریت مجبور خواهیم شد که به کشاورزی برگردیم؟

راو لایتمن: من این چنین تصور نمی کنم. من آینده را به این صورت می بینم: همه مردم فقط چند ساعت در روز برای رفاه جامعه فعالیت می کنند برخی به کشاورزی و برخی در کارخانه ها و در همان رشته هایی که تا به حال به آنها مشغول بودند ادامه به کار می دهند. همانطور که حکیم بزرگ به نام "رامبام" گفته اند: "دنیا طبق معمول می چرخد". این ما هستیم که جهت و نیت اعمالمان را تغییر می دهیم و خواهیم دید که چه اعمالی را نباید انجام دهیم زیرا مضر می باشند، چه اعمالی را تا میزان خاصی باید انجام دهیم و چه اعمالی را کاملا تغییر دهیم.

بدون شک در کارخانه ها، بانک ها، تجارت و سایر مشاغل تغییر بسیاری رخ داده خواهد شد ولی به هرصورت هرکس به کاری اشتغال خواهد داشت که برای نفع و بهبود کلی جامعه باشد. ما همگی به جامعه متوازنی خواهیم رسید که در آن هیچ فردی بیشتر از آنچه لازمه زندگی راحت، ساده و معمولی است احتیاج نخواهد داشت

در خلاصه، جامعه ما به یک خانواده بزرگی که استفاده متعادل و متوازن انجام می دهد تبدیل خواهد شد. هر فرد حداکثر قدرت خود را برای سعادت و رفاه بشریت به خرج خواهد داد و به میزان نیاز خود از آن دریافت خواهد نمود.

علاوه بر آن هر کس تغییر کرده و می اموزد چگونه هر چه بیشتر به دیگران و به سیستم کلی بپیوندد زیرا فقط به این صورت هر یک از ما در درون این ارتباط، روح کلی را که به روح خود شخص تبدیل می شود خواهد یافت، مانند تک سلولی که تمام اطلاعات و احساساتی را که در بدن کلی وجود دارد به دست می آورد.

ما باید به موقعیتی برسیم که در آن هر یک از ما این روح کلی را بدست آورد و به این صورت به پایان اصلاح خود برسیم و با همکاری باهم با روح کلی یکی شویم. به این صورت احساس خودخواهانه خود را از دست داده و به موقعیت دنیای بی پایان بازخواهیم گشت.

فعلا در موقعیت کنونی از زندگی عادی-  خانواده، محیط کار، برای رسیدن به این جامعه متعادل فقط یک راه وجود دارد: تاثیر محیط، یعنی قرار دادن خودمان در محیط مناسب برای پیشرفت.

به این صورت انسان فقط به آنچه احتیاج دارد اکتفا می کند و بیشتر از آن چیزی نمی خواهد زیرا از این نوع زندگی بی دردسر لذت می برد. با نیت صحیح, نور الهی به ما قدرت می دهد و ما را در مرحله ای قرار می دهد که هریک از دیگران حمایت و پشتیبانی کنیم

در واقع این نحوه پیشرفت ما است و حتما باید هر چه زودتر به آن برسیم. به همین دلیل می بینیم که دنیا به سرعت در حال تغییر است و در طول چند سال آینده همه چیز به قدری تغییر خواهد کرد که هنگامی که به گذشته نگاه بیاندازیم باور نخواهیم کرد که چگونه قبلا به این صورت زندگی می کردیم!

بخشی از درس شماره یک در کنگره کبالا در تورونتو- کانادا 16.09.2011


8تنفراز فرزندانمان!!!

 مدتی پیش روز بین المللی کره زمین را یاد آور شدیم، پس بیائید با هم عمل مشابهی انجام داده و برای مثال روزی را برای تنفر از فرزندان در نظر بگیریم، درست همانطور که از همنوع خویش متنفریم، حتی سعی کنیم سر فرزندانمان را کلاه گذاشته و از آنها سوء استفاده کنیم، درست همانطور که به سر همنوع خویش می آوریم! درنتیجه این کار درک خواهیم کرد تا چه حد می بایست تغییر کنیم و همچنان خواهیم فهمید که این امر بهیچ وجه عملی نیست!

در این جا نیز خواهیم فهمید که احتیاجی به برنامه ریزی رهبران کشورهای پیشرفته جهان برای رفع بحران فعلی وجود ندارد. آنها از انجام این برنامه ها جلوگیری خواهند کرد، زیرا می فهمند که این کار، اوضاع را بدتر خواهد کرد.

و بدین نحو به درک این نکته خواهیم رسید که در وضعی قرار گرفته ایم که با راه حل های قدیم از این بحران بیرون نیامده ولی راه حل جدیدی نیز در دست نداریم.اگر دلیل آنچه امروز رخ می دهد را درک می کردیم، خود را بیشتر بسوی رنج و مشقت های جدید نمی کشاندیم. بدین منظور که باعث عکس العمل های منفی طبیعت ضد خود نمی شدیم.

تا زمانیکه درک نکنیم که دلیل بدی و سختی اوضاع فعلی، طبع اگوئیست و خودپرستی ما بوده و ازقدرت الهی برای اصلاح آن کمک نگیریم، در همین وضع باقی خواهیم ماند و حتی همانگونه که بعل هسولام - راو یهودا اشلگ درمقدمۀ کتاب زوهر شرح داده اند، رنج و مشقت های ما بیشتر خواهند شد.

 

آخرین انتشارات

book_10

از پراکندگی تا هماهنگی
- خواندن کتاب
- خرید کتاب

آموزش رایگان کبالا به زبان انگلیسی