دو نوع قدرت در درون انسان کار می کنند: مالک هستی و مالک مرگ: با وجود آنکه به نظر می رسد که آنها دو قدرت متضاد هستند، ولی هر دوی آنها انسان را به سوی یک هدف رهنمون می کنند، به سوی پیشرفت روحانی.

"آنها دو مأمور هستند، یکی برای هستی و دیگری برای مرگ. و هر دو برای انسان هستند. هنگامی که انسان پسرش را باز خرید می کند، او را از چنگ مالک مرگ رها می کند و دیگر به او امکان تسلط بر وی را نمی دهد. و این راز این عبارت است: و آفریدگار آنچه را که انجام داده است می بیند، اگر آن عمل نیک باشد، مالک هستی است، و گرنه، مالک مرگ. بنابراین در رستگاری و بازخرید، مالک هستی باقی می ماند و مالک مرگ سست می شود. در این باز خریدی و رستگاری او برای خود هستی را می خرد یعنی که آن سوی بد، او را رها کرده و دیگر بر وی تسلط ندارد".

"مقدمه کتاب زوهر مقدس"

در مقاله " دو مأمور"، مولف کتاب زوهر مقدس، ربی شیمعون بریوحای ملقب به رشبی، راز های آفرینش را در برابر ما آشکار می کند و این دو قدرت روحانی که در اساس آفرینش قرار دارند یعنی "مالک هستی" و "مالک مرگ" را به ما می آموزد.

ولی قبل از اینکه به مطالعه کتاب زوهر بپردازیم، باید اصل اساسی را که کبالیستها معین کرده اند به یاد داشته باشیم: تمام خیالات و افراد و داستان های مرموزی که در این کتاب پدیدار می شوند سمبل قوا و مراحل روحانی هستند و بس و نه هیچ چیز دیگری که امکان دارد که به فکر و خیال ما برسند.

"مالک هستی" و "مالک مرگ" که ربی شیمعون از آنها صحبت می کند، نشان دهنده دو قدرت روحانی هستند که در درون هر یک از ما عمل می کند.

"مالک هستی" قدرتی است که انسان را به اوج احساس روحانیت می رساند. این احساس والا در حکمت کبالا "هستی" یا "زندگی" خوانده می شود.

با مقایسه با مالک هستی، مالک مرگ قدرتی است که انسان را به جهت هایی که او را از زندگی روحانی دور می کند می کشاند و بنابراین "مأمور مرگ" خوانده می شود.

حتی اگر این امر صحیح به نظر نمی رسد، ولی این دو قدرت هر دو، وظیفه یکسانی دارند، و آن کشاندن انسان به روحانیت است ولی هر یک از آنها این عمل را به طریق مختلفی انجام می دهد. هنگامی که انسان دور شدن از روحانیت را انتخاب می کند، مالک مرگ باعث می شود که او در درون خود احساس پوچی و تهی بودن و نارضایتی کند و به این صورت او را به روحانیت بر می گرداند.

در مقابل آن، هنگامی که انسان علاقمند به حکمت کبالا شده و تصمیم به آموزش آن می گیرد، در درون خود احساس می کند که چگونه قدرت زندگی او را به صورتی مثبت و لذت بخش به سوی کسب دنیای روحانی راهنمایی می کند. کتاب زوهر مقدس شرح می دهد که اگر انسان روش بالا رفتن به روحانیت را انجام دهد، به این صورت از رویداد های منفی که مأمور مرگ به همراه خود می آورد جلوگیری می کند.

رسالت یا باز خرید پسر

هنگامی که انسان به ندای مالک هستی جواب مثبت داده و به وسیله حکمت کبالا دنیای روحانی را می آموزد او به مرحله خاصی می رسد که در کبالا به نام "رسالت یا باز خرید پسر" خوانده می شود.

واژه "پسر" در کبالا سمبل مرحله و وضع روحانی بالاتری است که انسان مشتاق رسیدن به آن است و واژه "پدر" سمبل مرحله و درجه ای است که او اکنون در آن قرار دارد.

حکمت کبالا به انسان کمک می کند که گرایش خود را به روحانیت قوی تر کرده و به این صورت مالک هستی را بیدار کند. در چنین موقعیت، مالک مرگ سست شده و انسان از چنگ تسلط او رهایی می یابد و به مرحله ای می رسد که "پسر" خوانده می شود، یعنی به درجه روحانی بعدی صعود می کند. "رستگاری یا باز خرید پسر" نشان دهنده هدف و جهت انسان برای رسیدن به این موقعیت والا است یا به عبارت دیگر زاییده شدن در مرحله بعدی پیشرفت روحانی خود است.

کتاب زوهر مقدس از دو هزار سال پیش به ما شرح می دهد که زمانی خواهد رسید که این دو قدرت در درون بسیاری از افراد بیدار شده و با خود مرحله روحانی خاصی به همراه آورند. بزرگترین کبالیست ها تعیین کرده اند که این مرحله خاص، در دوره کنونی ما آغاز شده است، در دوره ای که اکثریت میل و کشش شدید و شدید تری برای درک هدف زندگی احساس می کنند.

مالک هستی که اکنون در درون بسیاری از ما بیدار می شود فرصت و امکانی برای احساس و درک دنیای روحانی پر شکوه و با عظمت به ما می سپارد. تنها کاری که ما باید انجام دهیم آن است که جایی برای حکمت کبالا در زندگی خود بگشاییم و به این نحو همراه با تمام بشریت به اوج مرحله روحانی برسیم، به موقعیتی که همه ما به درک کامل دنیای روحانی نائل شده و از لذت بی پایانی که مالک هستی با خود به همراه می آورد سرشار شویم.