زوهر مقدس می گوید: "او (مذکر) شوخن (ساکن) است و او (مونث) شخینا (الوهیت) است". ما باید گفته هایش را تفسیر کنیم: می دانیم که در باره نور والا گفته شده است که تغییری در آن وجود ندارد. بطوریکه نوشته شده: "من، رب (خداوند) تغییر نمی کنم". و همه نام ها و لقب ها نسبت به کلیم (کلی ها - ظرف ها) هستند که همان خواست گرفتن دربرگرفته شده در ملخوت- ریشه خلقت- است. و از آنجا آن، به این دنیا فرود آمده و به مخلوقات متصل می شود.
همه این درک ها، گرفته از ملخوت که ریشه خلقت دنیا هاست و رسیده به مخلوقات، شخینا نامیده می شود. تیکون (اصلاح) کُلی، زمانی است که نور بالاتر در کمال مطلق بر آنها بتابد.
نوری که به کلیم (ظرف ها) می تابد شوخن نامیده می شود و کلیم به طور کلی شخینا (مجموعۀ روح ها یا روح کل) نامیده می شوند. به عبارتی دیگر، نور در درون شخینا ساکن می شود. که یعنی نور، شوخن نامیده می شود چون ساکن درون کلی ها (کلیم) می گردد و کل کلیم، شخینا نامیده می شوند.
زمان قبل از تابش نور در کمال مطلق بر آنها را "زمان اصلاح" می نامیم. یعنی اصلاحات را برای این انجام می دهیم تا نور در کمال مطلق بر آنها بتابد. و تا آن زمان، این حالت "الوهیت (شخینا) در تبعید" گفته می شود.
معنایش اینست که هنوز کمال در دنیاهای بالاتر وجود ندارد. در پایین، در این دنیا، حالتی باید وجود داشته باشد که نور بالاتر در درون خواست گرفتن است. این اصلاح ها، گرفتن برای بخشش، در نظر گرفته می شود.
در این بین، خواست گرفتن با چیزهایی پست و نابخردانه (جاهلانه) پر می شود و جایی به وجود نمی آورد تا شکوه بهشت بتواند در آن آشکار شود. که یعنی بجای آن که قلب، یک پرستشگاه نور خدا باشد، جایی برای آشغال و آلودگی می شود. به عبارتی دیگر، پستی کل قلب را تسخیر می کند.
و این "الوهیت در خاک" گفته می شود به این معنی که آن تا زمین پایین آورده می شود و هرکسی از ماهیت تقدس بیزار می شود و هیچ خواستی به هیچوجه وجود ندارد تا آن را از خاک بالا بکشد. در عوض، آنها چیزهای پست را انتخاب می کنند و این، غم و اندوه شخینا را به بار می آورد وقتی جایی در قلب به وجود نمی آورند تا پرستشگاه نور خداوند بشود.
مقاله دوم کتاب "شامعتی " Shamati (من شنیدم)